خوانندگان گرامي، امروز يکي از مباحثي که براي  بوق هاي تبليغاتي رسانه هاي استکباري و نوکران خود فروخته و دشمنان اسلام دست آويزشده است مسئله عدالت وآزادي است. خناسان و شياطين دائم مسئله عدم آزادي و عدالت در ايران را مطرح مي کنند در حاليکه حقيقت جز اين است و مقام معظم رهبري چه زيبا فرموده اند که آزادي که امروز در ايران هست در هيچ کجاي دنيا نظير ندارد و از سوي ديگر استاد بزرگ، معلم شهيد مرتضي مطهري تبيين نموده اند که تعاليم ليبراليستي در سراسر قرآن و اسلام ميجوشد و ملت ايران نيازي به ليبراليسم حاصل تفکر و تحقيقات دانشمندان جهان ندارد.

سعي ما در اين و بلاگ اين است که تلنگاري به خوانندگان محترم بزنيم و ثابت کنيم که واقعا آزادي هاي موجود در ايران در هيچ جاي دنيا نظير ندارد. پس از خواندن مطالب اين وبلاگ همگي شما از اينکه شايد زماني تحت تاثير تبليغات شياطين، ايران را فاقد آزادي مي دانستيد، اشک شرم ريخته و از محضر آقا امام زمان طلب مغفرت خواهيد نمود.

Saturday, September 16, 2006

اسلام دين رحمت يا خشونت؟

نا آگاهي و عدم شناخت پيروان و رهبران ساير مذاهب از دين اسلام باعث مي شود که آنها تمکين به دين اسلام که نداشته باشند هيچ بلکه دين اسلام را دين خشونت بنامند امروز پاپ اسلام را دين خشونت ناميده است چون خبر از رحمانيت دردين اسلام ندارد.
پر واضح است هرکسي پس از مداقه در فلسفه وتاريخ دين اسلام به مفاهيم عميق رحمانيت در دين اسلام پي خواهد برد چراکه وجود احکام گوناگون منبعث از وحي و سيرت النبي در اسلام، نظير نجس خواندن پيروان ديگر اديان، غارت ثروت پيروان ديگر مذاهب، سنگسار کردن، قتل عام يهوديان، کشتن دگر انديشان، سر بريدن، کور کردن، شکنجه دادن همگي اشاراتي مستدل و متقن بر رحمانيت دين جهان شمول اسلام دارد .

چراکه اگر اين اعمال رحمانيت نبودند محمد(ص) و علي (ع) مکررا دست به چنين اعمالي نمي زدند ، ولي در انجيل و سيرت المسيح وهمچنين در ايقان و سيرت البها و همچنين در بوديسم و سيرت البودا به اندازه يک ارزن خبري از رحمانيت و انسانيت نيست و جاي تعجب نيست که اگر پيروان اين مذاهب از رحمانيت واقعي شناختي نداشته باشند.

اميد است با ظهور حضرت مهدي ارواحنا له الفدا طعم رحمانيت به تمامي اديان الهي چشانده شود. رحمانيت اسلام که توسط مهدي (عج) به جهانيان شناسانيده خواهد شد مسيح را وادار خواهد کرد که در نماز دشمن شکن جمعه به بقية الله العظم اقتدا نموده، و آنگاه است که عرق شرم بر پيشاني پاپ ها و کشيشان جاري خواهد شد که چرا متوجه مفاهيم عميق رحمانيت در اسلام نشده اند.

امروز نواب امام زمان مقدمات گسترش رحمانيت را در ايران و عراق و حتي آمريکا پياده نموده اند که با استقبال مردم فهيم مواجه گشته است. آيا مثالي از اين واضح تر براي پاپ نيست، پس چرا اسلام را دين خشونت مي نامد؟

Wednesday, July 12, 2006

آزادي(حقوق بشر) از ديد قاضي مرتضوي


برادر بزرگوار و مظلوم، آقاي سعيد مرتضوي از سوي مقام معظم رهبري به عنوان سفير ايران در شوراي جهاني حقوق بشر به سوئيس سفر کرده بود. البته او مجبور شد در سه سوت سوئيس را قبل از سخنراني مهمش ترک کند و جنگي خود را به ايران برساند.
آگاهان اطلاع داده اند آقاي سعيد مرتضوي جهت دست به آب به توالت نياز پيدا کرده بودند ولي به علت فقدان مستراح اسلامي مجبور شدند که سريع السير خود را به ايران برسانند( گفته مي شود ايشان پس از اطلاعيه نماينده کانادا نياز مبرم به مستراح داشته اند و خبرنگاران متوجه شده اند شلوار ايشان از رنگ سفيد به رنگ زرد تغيير رنگ داده بود که حکايت از اين دارد که علاوه بر فن آوري غني سازي اورانيوم تکنولوژي توليد پارچه هاي متغير الالوان در دسترس جمهوري اسلامي قرار گرفته است.)
ايشان در طي سخناني خبر از فقدان آزادي در جوامع غربي دادند و در اين باره جهت تنوير افکار عمومي مثال هايي زدند که در ذيل خواهيد خواند. لازم به ذکر است ايشان قرار بود در سخنراني خود در ژنو با ذکر اين مثال ها مردم جهان را از فقدان آزادي در غرب و توسعه آن در حکومت اسلامي آگاه سازد:

در جوامع ليبراليستي سربازان گمنام و مظلوم امام زمان آن کشور (منظور مامورين امنيتي است) فاقد آزادي عمل هستند و اجازه ندارند که با متهمين و زندانيان هر طور که خواستند رفتار کنند. در حاليکه مطابق با حقوق بشر اسلامي و عدالت اسلامي سربازان گمنام امام
زمان آزادند تا هر کاري بکنند.
حتي در حکومت اسلامي ايران نيروهاي نظامي و امنيتي با استفاده از کمالات معنوي - اطلاعاتي خود در بخش هاي تجاري و اقتصادي آزادند که هر کاري بکنند. مثلا آزادند که قاچاق کنند ولو قاچاق مواد مخدر باشد. ولي در غرب آزادي از آنان صلب شده.

در کشورهاي ليبراليست قضات مظلوم واقع شده اند آنان مجاز نيستند که بدون مدرک افراد را مدتها در زندان نگاهدارند. در حاليکه
قضات مسلمان آزادند که بدون هيچ مدرکي و بدون محاکمه هر کسي را زنداني کنند.
در بلاد کفر آزادي از قضات صلب شده و قضات اجازه ندارند هيچ روزنامه اي را تعطيل کنند اما در ايران قضات آزادند که هر روزنامه اي را تعطيل و هر خبرنگاري را زندان اندازند.
در بلاد کفر دولت آزاد نيست فيلم يا کتابي را سانسور کند اما در ايران ماموران آزادند که هر فيلم و کتابي را سانسور کنند.
در بلاد کفر آزادي از آقازاده ها صلب شده و اجازه ندارند از امتيازات پدر خود بهرمند شوند ولي در بلاد اسلامي آقا زاده ها آزادند تا از امتيازات مادي و معنوي خداداد خود به نحو احسن بهره مند شوند( بي خود نيست در بلاد ليبرال استعداد ها شکوفا نمي شود ! چون آزادي نيست!)
در سرزمين کفر کسي اجازه ندارند ديگري را به خاطر عقيده اش زنداني يا از چيزي محروم کنند ولي در حکومت اسلامي قضات و ماموران حکومت آزادند که مردم را به خاطر عقيده شان مجازات کنند.
در بلاد کفر کسي اجازه ندارد جهت تاديب مجرمان ، چشم در آورد، شلاق بزند، دست و پا قطع کند و... اما در حاکميت اسلام حزب الله آزادند که جهت تاديب ديگري چنين کنند که گفتم.
در بلاد کفر هيچ کس اجازه ندارد اجتماعات را برهم زند و مردم را کتک بزند اما در ديار اسلام حزب الله آزاد است تا چنين کند.
در بلاد کفر قضات و مسولين و کارمندان قوه قضائيه اجازه ندارند عضو حزب و دسته اي باشند اما در ايران آزادند که فعاليت جهت دار حزبي داشته باشند و حتي شهيد مظلوم بهشتي علي رغم سمت قضائي خودش يک حزب هم تشکيل داده بود.
آقاي سعيد مرتضوي فرمودند که اگر بخواهم درباره وجود آزادي در حکومت اسلامي و فقدان آن در بلاد ليبرال مثال بزنم مثنوي هفتاد من بايد نوشت - و من نيز به جهت اينکه خوانندگان وبلاگ وقت شان گرفته نشود بخش اعظم مثال هاي قاضي مرتضوي را حذف کرده ام.- و ايشان ياد آور شد که به گفته استاد شهيد آيت الله مرتضي مطهري تعاليم ليبراليستي در متن اسلام مي جوشد و ما نيازي به تفکرات فيلسوفان و دانشمندان غربي نداريم و کل اگر طبيب بودي سر خود درمان نمودي، غرب اگر هوادار آزادي است برود آن مظلوماني که گفتم آزادي از آنان صلب شده را مستفيض فرمايند کاري به کار ايران اسلامي و آباد و آزاد و مستقل نداشته باشند.
همچنين آقاي سعيد مرتضوي فرمودند که شوراي حقوق بشر راهکاري مناسب براي حمايت از آزادي و حکومت هاي آزاد مي باشد و در اين بين خبر از همکاري بين بلاد غير کفر نظير چين و کره شمالي و سوريه و حزب الله لبنان و مقتدي صدر و حماس با ايران جهت توسعه آزادي حقيقي داد.
علاوه بر آنچه ذکر شد آقاي سعيد مرتضوي فرمودند تا در وبلاگم براي شما خوانندگان محترم بنويسم که در ايران حتي يک زنداني سياسي نداريم.(ايشان توضيح دادند که اولا دين از سياست بازي جدا نيست ثانيا سياست بازي کار آدم هاي مادر قحبه است و الان همه اين مادر قحبه ها بر سر کارند و باهم علي رغم اختلاف سليقه اتحاد دارند اگر هم در گذشته زنداني سياسي بوده همگي اعدام شده اند و ديگر کسي باقي نمانده و اصولا زنداني سياسي قبل از رسيدن به زندان معمولا توسط سربازان گمنام امام زمان به ديار باقي ارسال مي شوند.)
ايشان تبيين نمودند که زنداني هاي معروف به زنداني سياسي همگي زنداني عقيدتي هستند که به خاطر عقيده شان زنداني هستند و نه به خاطر کار سياسي مثلا گنجي به خاطر عقيده اش و آقا جري بخاطر سخنراني ديني اش و رامين جهان بيگلو به خاطر مطالعاتش در علم فلسفه زنداني شدند و اگر ما مي گوييم در ايران يک زنداني سياسي هم وجود ندارد بي راه نگفته ايم.
قاضي مرتضوي در پايان فرمودند اميد است با خروج هرچه سريع تر آقا امام زمان از چاه جمکران، آزادي هاي اسلامي در سراسرجهان گسترش يافته و هيچ کشور غير آزادي نداشته باشيم.

Sunday, July 09, 2006

تجلي عدالت و آزادي و حقوق شهروندي در آداب مرسوم رانندگي

هرکس که براي بار اول قدم به سرزمين اسلامي ايران بگذارد، اولين چيزي که نظر او را جلب مي کند رانندگي در خيابان هاي ايران است.
در سايه آداب اسلامي منتجه از عقلانيت متعالي مسئولين و مديران نظام، اعمال قدرت و جبر و قاطعيت در اجراي قوانين رانندگي شرط لازم و ضروري نيست بلکه اين آداب بايد به مرور زمان و در طي يک قرن در جامعه نهادينه شود.
رانندگان در خيابان هاي تهران آزادند که با هر سرعتي رانندگي کنند آن ها مجازند در وسط شهر با سرعت 120 کيلومتر در ساعت رانندگي کنند.
مردم مجازند در خيابان ها و بزرگراه ها قيقاج و مارپيچ رانندگي کنند.
رانندگان مجازند با ماشين فاقد لوازم ايمني مثلا فاقد چراغ و راهنما رانندگي کنند.
رانندگان ايراني مجازند در هر کجا که خواستند ماشين خود را نگاهدارند حتي وسط خيابان و بزرگراه.
رانندگان ايراني مجازند در همه جا هر چقدر خواستند بوق بزنند.
رانندگان ايراني مجازند با مصرف الکل و مواد مخدر رانندگي کنند و هيچ کنترلي در اين زمينه نيست.
رانندگان ايراني مجازند هر کچا که خواستند سبقت بگيرند.
رانندگان ايراني مجازند ماشين خود را هرجور که خواستند تزئين کنند حتي اگر ايمني سايرين به خطر افتد. مثلا مي توانند شيشه هاي ماشينشان را دودي و چراغ هاي ترمز و راهنماي ماشين را سياه کنند.
البته در جمهوري اسلامي ايران در زير سايه حکمراني ولي متقي فقيه، پليس ايران اجازه رشوه گرفتن نيز دارد.
مقايسه
در نظام استکباري شيطاني غرب متاسفانه رانندگان از اين آزادي ها که ذکر کرديم منع شده و پليس اين کشورها در کمال بي شرمي رانندگاني را که اعمال فوق الذکر را انجام دهند به ستم جريمه هاي کلان و زنداني مي کند!!!
پليس ليبرال وقت خود را مي گذارد سر اينکه مواظب باشد کسي آزادانه و مطابق با عشق و دل خودش رانندگي نکند، در حاليکه پليس ايران وقت خود را بر سر مسئله فسق و فجور مي گذارد مثلا ايران تنها کشوري است که استفاده از آنتن ماهواره جرم تلقي شده و جريمه آن 5 ميليون تومان تعيين شده! چرا چون ممکن است کسي آنتن ماهواره گذاشته و يک وقت يک کانال سکسي را تماشا کند( درست مثل اينکه يکي ممکن است انگور بکارد و با آن شراب درست کند و چون شراب حرام است عقل يک روحاني شيعه حکم مي کند که کاشتن انگور نيز بايد حرام شود!) و يا مثلا کسي خلاف حرف مقام معظم رهبري چيزي در ماهواره بگوييد اين ها همه فسق و فجور است.
خاک بر سر پليس اروپا و آمريکا که عقلش نمي رسد که چه چيز در جامعه نياز به کنترل دارد وچه چيز نياز ندارد و گل بر سر روحانيون که مي دانند چه چيز نياز به جبر و کنترل ندارد و چه چيز دارد.
قانون گذار و مجريان قانون در اروپا آنقدر بي غيرتند که برايشان اهميت ندارد در ماهواره و نشريات کسي مخالف نظر رئيس کشورشان حرفي بزند و مي گويند مردم آزادند که هرچه دلشان خواست بگويند و هرچه دلشان خواست بشنوند و ببينند حتي اگر در مخالفت و دشمني با مقامات حکومتي کشورشان باشد.
ايران تنها کشوري است که جريمه سرعت غير مجاز آن فقط ده هزار تومان است و حتي در بورکي نافاسو و افغانستان که نوکر آمريکا هستند علي رغم فقر مردم جريمه رانندگي سنگين تر از ايران است و اين بي عدالتي است زيرا مطابق با قوانين جمهوري اسلامي جريمه بايد جوري باشد که همه راحت خلاف کنند و پولش را بدهند.
البته يک پليس نادان مي خواست که جرايم رانندگي را سنگين کند که رئيس جمهور مردمي و نور چشم رهبر عظيم الشان ،برادر بزرگوار و شهيد رجايي زمان آقاي احمدي نژاد، اکيدا افزايش جريمه را منع کردند.
اين آزادي است که غرب دم از آن مي زند؟ آيا يک جوان نبايد هر طور که دلش خواست رانندگي کند؟
نتيجه
تجربه ثابت کرده که هر عرصه اي آزاد گذاشته شود باعث رشد و شکوفايي در آن عرصه مي شود. در سايه قوانين جمهوري اسلامي ايران ما هرچند نمي توانيم قهرمان فوتبال جهان شويم اما مي توانيم در آمار کشته شدگان رانندگي جهان رتبه نخست را کسب کنيم و اين يک افتخار ملي و نشان از درايت و عقلانيت مردم و رهبران مردم دارد.
جوانان ايران بايد هوشيار باشند اگر يک وقت نظامي دموکراتيک و قانونگرا بر ايران حاکم شود ديگر نمي توانند مطابق ميل خودشان آزادانه رانندگي کنند و استعداد هاي خود را شکوفا سازند.